اگر تو نبودی ...


ღღღ جاده عشق ღღღ

اگر تو نبودی ...


اگر اصلا نبودی ...


من حتما خودم را زندگی می کردم ...


چشم هایم را می بردم خیابان گردی ...


آرزوهایم را می بردم خرید ...


به کافه های زیادی سر می زدم ...


با آدم های جورواجوری قرار می گذاشتم


و هی خیال هایم ...


چشم هایم ...


انگشتهایم ...


آواره ی این کلمات لعنتی نمی شد .


اگر تو نبودی ...


هر شب یک ساعت مشخص می خوابیدم .


هر صبح میرفتم سرکار...


و گاهی شاید راهپیمایی می کردم ضد استعمار ...


آن وقت آسمان


فقط یک آسمان بود ...


باران فقط باران ...


و هر درخت فقط یک درخت ...


و به من چه مربوط


مرغ های مهاجر وقتی رفتند, بر می گردند یا نه؟


اگر تو نبودی مدت ها ...


سهم سایه ها را کنار می زدم ...


و میدانستم یک وقتی سرم را راحت خیلی راحت


می گذارم زمین ...


و بی "هراس"شاید وقتی دیگر


سرد می شوم ...


اگر نبودی ...


زندگی فقط یک کلمه بود ...


و من در خلوت های بی خودی ...


این همه


نمی مردم ...

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در 11 اسفند 1391برچسب:,ساعت 16:7 توسط عرفان رحيم زاده| نظر بدهيد |


Power By: LoxBlog.Com